تربچه مامان

روضه امام حسین ع

سلام به روی ماهت جیگیریم مامان خوبه مادرجون باکوئیت اینجا بود خیلی خوشحال بود نمیدونم چرا انشاا... با اومدن تو بیشتر شه مامان فدات بشه نینی گل من مامان از روز پنجشنبه چلشو بسته پس مامانو تنها نذاریا چون دوست دارم تو بیای بغلم وقتی پیش باباییم به خدا میگم خداجون ما خوشبختیم ولی یه فرشته ناز بهمون بده یا صاحب الزمان نظرکن امروز صبح مامان دلش گرفته بود نوحه گذاشتم برای امام حسین ع و بی بی رقیه س گریم گرفت گفتم یا امام حسین زودی دل منم شاد به بودن نینیمون. مامانی رفته بودم پنج شنبه حموم چله رو انداختم تو آب گره خرد دومین باری که انداختم گرش باز شد به دلم افتاد تو راهی داری میرسی به دل مامانی ...
29 مهر 1391

نینی گل من

سلام نی نی گل من خوبی؟ جیگری جات خوبه پیش خدا؟ دلکم زودی بیا پیش مامان دیگه آخه مامان بجز تو که عسلشی کسی رو نداره عزیزجون همش میگه پس کی میاد وروجکتون کلوچه ی مامان بیا ناز نکن مامانی دلش زود میشکنه ها میدونی که مامانی خیلی نذر کرده تو رو قسم میدم به عظمت خدا از اونجا دل بکن ناناز من بابایی نیومده میگه کار داره وای که خسته شدم از بس تنهام مامان فدات بشه بیا عسلم من دل تنگتم عسلم بیا خدایا قسمت میدم به دل سوخته حضرت ابوالفضل العباس که نتونست آب بیاره برا علی اصغر لیلا رقیه 3 ساله به دل منم صفای مادر بودنو ببخش ...
25 مهر 1391

چله افتادن

سلام یا امام زمان من مگه اشتباهی کردم چرا اینجوری میشه دیروز با سمیرا زن حین مهدیخانی رفتم دعا نویس گفت تو بختت بچه هستش یا بدنیا میاد نمیمونه خدایا قند تو دلم اب شد مگه میشه؟ میگه چله افتادی خلاصه خداروشکر گفت که به همین زودیا نینیم میاد انشاا... برام دعا نوشت و 7 نخ به نام خاما بهش داد دعا بخونه و تا 40 روز باید نگهش دارم لبته بعد پریودم یا امام رضا تو رو قسم میدم به دردانه امام رضا عج به همکین زودیا فرزند منم بهم ببخش ای امام رضای غریب تو رو قسم میذم به مادرت که بین در و دیوار موند و محسنش سقط شد بهم ببخش بچم رو به صدقه سری دردانه جوادت میگن این روز من باید شاد باشم چون از اولاداتون هستم ولی هر روز چشام گریون تر میشه انشاا...
25 مهر 1391

چلمو گرفتم

سلام بابای آسمونی من بابایی تازه فهمیدم یه رازو که مامانم تو دلش نگه داشته خدا جون چی میشد بهم یه نینی بدی تا با اومدنش محبت و شادی و روزی حلالمون بیشتر میشد رفتم چلمو گرفتم انشاا... ماه بعد نینیمون میاد خدا بخواد
25 مهر 1391

ارومیه و سقز

سلام چطوری عروسکم؟ مامانی فردا میره عروسی ارومیه و سقز اخ جون عمو زانیار زنشو از عراق گرفته نمیدونم چه جوریه ولی خوشحالم مامانی با بابایی بحثم شد میگفت بریم مشهد ولی نشد انشاا... زودی میایو میریم پابوس امام رضا ع خدایا بحق امام زمان عج تو نینی منو بهم ببخش
25 مهر 1391

عروسیا

سلام جیگر طلای من خوبی قربونت بشم مامانی رفته بود دندون پزشکی گفت روکش میخواد ولی وقتی رفتم برای تعمیرات اساسی دندون عصب کشی کرد بعد پاسمان کرد تا خوب بشه برم پرش کنم مامانی قربونت بشه چند روزه وقت پ ری و د م نمیدونی شاید تو اومدی دلکم انشاا... به امید خدا زود بیای عزیزم برای مامانی دعا کن لیاقت اینکه تو بیاییو داشته باشه ناناز من یکی مامانا رفته عمل تا نینیش بشه براش از خدا بخواه زودی نینیش بشه خدا جون امروز میرم عروسی اعظم تازشم دیروز رفتم دوتا جوراب شلوری یکی15500 اون یکی 17000 شاخ دراومردم خودمو خوش تیپ کردم برا بابایی بذار بیاد خونه جیگیرم خدایا تو رو قسم میدم به دل سوخته رباب دل منو و دوستامو شاد کن ...
25 مهر 1391

حس بدی دارم

سلام     ای گلوی بریده شده جدم سلام         ای اغوش خالی حضرت لیلا سلام             ای جگر تکه تکه شده امام حسن  آخه اقا این مردیه من دارم میسوزم چرا من باید دل تو دلم نباشه واسه بچه آقا من هر روز بیدار میشم دلم میخواد با صدای بچم بیدار بشم آقاجون من مگه کی رو دارم بابام که نفهمیدم دختری داره پر کشید مامانم اینجوری خداجون ناشکر نیستم ولی کسی ندارم دردو دل کنم بجز تو خدا جون شکر دوستمونم نینیای دو قلو شو سالم بدنیا اورد خدا جون پری شب رفتم تولد مزمز مامانم هی میگفت انشاا... نینیتو پس خدا دلشو نشکن بذار ثمره عشقشو ببینه خداجون منم میخوام حس مادر بودنو بچشم خدایا تو رو قسم میدوم به لحظه ای که حضرت رقیه سر باباشو بغل گرفتو و جون...
25 مهر 1391

نینی نخودی

سلام جیگر مامان دیشب مامانی تو خواب خیلی خوشحال بود؟ میخوای بدونی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چون تو خواب میدم باردارم و تو رو میدم که تو دلمی مامانی زودی بیا که منتظرم برات البته بعد مانکن شدن دوست دارم البته اول بابایتو و بعد تو رو
25 مهر 1391

توپ توپ

سلام جیگیلی خوبی؟ مامانی حدود5 کیلو اومده پایین هورا پیش به سوی مانکن شدن دیشب عروسی بودیم ولی تو نبودی خوش نگذشت دوستدارم ولی بابایی رو بیشتر دختر گلم
25 مهر 1391

حال قاطی

سلام نخودی مامانی دیشبم تو خواب تو رو میدم بعدشم ت بیابون طلا پیدا کردم نمیدونم معنیش چیه ولی دوست دارم مامانی حالش قاطی شده خلاصه از بیکاری ریختم آشپزخونه رو شستم بابایی خوابه خسته شدم راستی عمو مصطفی دانشگاه شیراز رشته تبدیل نیرو دانشگاه سراسری برا ارشد دراومده خداروشکر تو هم پرفوسور میشی مامانی دلش یه جوریه انگار دلم قاط زده شیطون نکنه تو دلمی من نمیدونم خلاصه عزیزم زود زود بیا منو و بابایی و مادرجونات منتظریم مامان جون برا بابات تولد گرفته بود نازنینم
25 مهر 1391